بسمالله الرحمن الرحیم
سکه طلا گران شد
علت آن هرچه و هر که هست ، بدون شک یک کارگر ساده نیست.
کارگری که برای حفظ خود از هرزگی تن به ازدواج میدهد و مجبور به قبول پرداخت سکه به عنوان مهریه است
سکه گران و گرانتر میشود .کارگر ساده فصلی که از ت سر در نمی آورد
هرکه مقصر است را لعن میکند و به دادگاه میرود
همسرش مهریه را به اجرا گذاشته است.حقو ق و دستمزدش هم پای سکه قد نکشیده است
کارش کسادتر شده که رونق نگرفته ،
قاضی شرایطش را درک میکند ولی مهریه حق مسلم و قانونی زن است و او نیز باید به حقش برسد.
تمام سعی قاضی بر مصالحه و گذشت است خارج از حکم محکمه شاید از طریق کدخدامنشی از زندان رفتن کارگر زحمت کش و پاشیده شدن خانواده و سر گردانی کودکان جلو گیری کند.
زن هم حق دارد ، از اوضاع اقتصادی خراب همسرش و کسادی کار همسرش شکوه ها دارد
از تجملات مادران همشاگردیهای بچه هایش در مدرسه میگوید و از خجالت فرزندانش که حتی با سایر دانش آموزان نمیتوانند به سینما بروند
هنوز یک شکم سیر پیتزا نخورده اند
صاحبخانه آدم منصفی است ولی او هم هشتش در گروی نه می باشد.
اجاره را مطالبه نمیکند ولی شرم و حیا و وجدان زن باعث شده نتواند در صورت زن صاحبخانه که اقساطشان عقب افتاده و از بانک اختاریه آمده و هر روز بر مبلغ دیر کرد افزوده میشود ، نگاه کند.
کار گر به آقای قاضی میگوید پشیمان است که ازدواج کرده است و ادامه میدهد که
آقای قاضی اگر توالت هم باشد میشورم .کار که عار نیست.
قاضی تلاش میکند خارج از قوانین و به حکم محکمه انسانیت برای این کارگر ساده شغلی با درآمد ثابت پیدا کند
به چند نفری زنگ میزند
زن دستانش را بالا میبرد و ورد میخواند و قاضی را دعا میکند
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر والغلبه
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
درباره این سایت