بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز
یا ابالفضل ادرکنی
در زمان پیامبر رحمت زن احترامی تمام و کمال داشت،
پیامبر رحمت که برای تکمیل مکارم اخلاق آمده بود پیش پای دخترش بلند می شد و بر دستان او بوسه میزد
پیامبر رحمت با شنیدن نام خدیجه با اینکه سالها از شهادتش میگذشت از جای بر میخواست حتی در زمانی که شست و سه سال از عمر مبارکشان میگذشت
.واجب بود احترام به ن و دختران
درس خواندن هم برای ن مانند نماز واجب بود،
پیامبر فرمودند
هرکس اخلاقش به من نزدیکتر و مومن تر و به خدا مقرب تر است احترام و ارزش بیشتری برای خانمش قائل است
اولین غذا بر سر سفره برای دختران بود و بهترین امکانات خانه در اختیار دختران،کسی حق بی احترامی و فحاشی نسبت به ن را نداشت و .
چه برسد به آنکه بخواهد دست بر روی زن بلند کند.
دختران حق انتخاب همسر داشتند و رضایتشان در صحت ازدواج از شروط پایه و اصلی به حساب امد
کمک کردن به زن در خانه آجر شهیدان را پیدا کرد و شمشیر زدن در راه خدا
ولی
منافقان قادر به تحمل نبودند عمر شدیدن به این رفتار و این گفتار پیامبر معترض بود و آشکارا مخالفت میکرد
عایشه وبار ها اعتراض و مخالفت کرد
عثمان تاجایی پیش رفت که دختر پیامبر را آنقدر کتک زد تا به شهادت رسید.
اهل سقیفه
چشم پیامبر را که دور دیدند و کودتایشان که کامل شد
زن را به دوره جاهلیت برگرداندند و دوباره از او کالایی ساختند برای ی میل جنسی و .
دختر پیامبر را به شهادت رساندند
دختر ابابکر را در مجلس عزای پدر به شدت کتک زدند و مجروح کردند
دختر پیامبر را کتک زدند تا جایی که کودکش را سقط کرد و به شهادت رسید
عمر از زنی خوشش آمد آنقدر اورا کتک زد تا او را راضی به ازدواج کرد بخاطر همین اهل سقیفه کتک زدن زن برای بله گرفتن را باطل کننده عقد نمیدانند
عمر فتوا داد و بدعتی جدید بنا کرد که ن را ناقص العقل خواند و کتک زدن ن را جایز و آنان را از گروه شیاطین خواند و حیواناتی که مسئول ی جنسی مردان هستند حق انتخاب ندارد و تنها باید دهد و برقصد و آواز خواند و پسر بزاید
عمر هزار غیر عرب را با یک سگ برابر میدانست و آنان را که فارسی حرف میزدند را خبیث میخواند و ن غیر عرب را حجاب از سر بر میگرفت و سینه هایشان را نمودار میکرد که ن غیر عرب هیچ احترامی ندارند
بخاطر همین وقتی مولایم امیرالمومنین علی علیه السلام دختر پادشاه ایران را به عقد حسین درآورد علی را خوار کننده عرب خواندند و در کربلا به حسین گفتند که از پدرت کینه داریم و عمر تا آخر زندگی از علی بخاطر این ازدواج عصبانی بود .
و اگر مولایم امیرالمومنین علی علیه السلام در جنگ جمل به نقل بعضی ن را ناقص العقل میخواند در واقع طعنه ای به همان جریان فکری است که خود عایشه پرچم دار آن بود و مروج آن
مولایم امیرالمومنین علی علیه السلام
با ادبیات خودعایشه با آنها سخن فرمود که خودتان زن را ناقص العقل خواندید و امروز به دورش حلقه زدید
چون عایشه به علی معترض بود و میخواست علی مانند ابابکر و عمر باشد
وامروز پیروان سقیفه به زن بی احترامی میکنند و حقوقش را پایمال و ناقص العقلش میخوانند و نظرش در ازدواج را محترم نمیدانند
خاک بر سر آن که در لباس ت شیعه عمر را پیرو دموکراسی معرفی میکند
درباره این سایت