بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی
یا ابوالفضل العباس اغثنی
اهل سقیفه میگویند عمر بعداز شهادت پیامبررحمت صل الله علیه و آله وسلم
تمام احادیث را جمع کرد و سوزاند
و نقل و نوشتن احادیث را حرام کرد
واین حرمت تا دوقرن ادامه داشت
اگر این مطلب صحیح باشد پس حدیثی نمانده است که اهل سقیفه بخواهند نقل کنند ،
و مطلب دیگر اینکه چگونه این ها ادعای پیشوایی و برتری و پیامبری (در شبکه کلمه استاد خدمت گفت عمر پیامبر است)عمر را دارند و بر خلاف بدعتهای زیادی که در دین گذاشت ،پا بر دستور پیشوای خود گذاشته و از پیامبر رحمت حدیث نقل میکنند؟؟؟
واین مطلب محکم ترین دلیل بر دروغ و کذب و تهمت و افترا بودن کتابهای حدیث اهل سقیفه می باشد.
اگر من از کتابهای عمری ها حدیث یا روایتی می گویم تنها برای اثبات این حقیقت تلخ است که
چون علمای اهل سقیفه ایمان دارند که کتابهایشان دروغ محض است هیچ پایبندی به آن ندارند
به عنوان مثال توجه نمیکنند که عمر دلال خری بود که آرزو داشت مدفوع شود
یا قاتل عمار دعوت کننده به جهنم است
یا پیامبر دست به سینه نماز نمیخواند
و در سنت پیامبر در اذان حی علی خیر العمل و اشهد ان علی ولی الله وجود داشت و عمر برای اثبات کفر خود به سران یهود اذان را تحریف کرد
و عمر از اصحاب کعب الاحبار یهودی بود و هیچ نقشی در زمان حیات پیامبر نداشت،تاریخ شهادت میدهد که عمر حتی یک نفر را مجروح نکرد و در هیچ غزوه ای حضور فعال و موثر نداشت
درباره این سایت