بسمالله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
از سخنان مولایمان امیرالمومنین علی علیه الاف السلام در نهجالبلاغه ،در مذمّت علمایى که فتواى مخالف مى دهند.
(1) مسئله اى از احکام دین از یکى از علماء پرسیده میشود او به رأى خود راجع بآن فتوى مى دهد، همان مسئله از قاضى دیگرى سؤال می شود فتواى او بر خلاف قاضى اوّلى است، آنگاه ایشان با حکمهاى خلاف یکدیگر نزد پیشوایى که آنها را قاضى قرار داده گرد مى آیند (و از او تصدیق مى خواهند) قاضى القضاة رأى همه آنها را درست میداند در صورتیکه خداى ایشان یکى و پیغمبر آنها یکى و کتابشان یکى است (پس حکم یک مسئله را باختلاف بیان کردن براى چیست و تصویب قاضى القضاة درستى همه آن اختلافات را از روى چه مبنایى است) (2) آیا خداوند سبحان ایشان را امر فرموده که مخالف یکدیگر (در یک مسئله) فتوى بدهند آنان هم فرمان او را پیروى کرده اند (بدیهى است چون اختلاف سبب حیرت و سرگردانى است امر بآن از خداوند متعال شایسته نیست) یا اینکه آنان را از اختلاف نهى نموده و آنها معصیت و نافرمانى کردهاند (پس صواب دانستن قاضى القضاة آراء مختلفه را و حکم کردن بدرستى همه آنها بیجا است) (3) یا اینکه خداى متعال دین ناقصى فرستاده و براى اتمام آن از ایشان کمک و یارى خواسته است (این نیز درست نیست، زیرا کمک خواستن خالق از مخلوق خلاف عقل است) یا اینکه خود را شریک خداوند مى دانند و (بر طبق رأى خویش بهر نحوى که بخواهند) حکم مىدهند او هم راضى است (این نیز باطل است، زیرا بدیهى است که خدا را شریکى نیست) (4) یا اینکه خداوند دین تامّى فرستاده (و سبب اختلاف قضات آنست که) رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در تبلیغ و رساندن آن کوتاهى نموده و حال آنکه (چنین نیست، زیرا) خداوند متعال مىفرماید (در قرآن کریم که بوسیله رسولش بمردم تبلیغ فرموده س 6 ى 38): هیچ چیزى را در قرآن فروگذار نکرده ایم (آنچه باید بگوئیم بیان نمودهایم) و قال: فِیهِ تِبیانُ کُلِّ شَىءٍ یعنى و فرموده در آن هر چیزى بیان شده (این جمله مضمون قول خداوند سبحان است که در س 16 ى 89 مى فرماید: وَ یَوْم نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً یعنى قرآن را بر تو فرستادیم که هر چیزى را بیان میکند) (5) و ذکر فرموده است که بعضى از قرآن تصدیق می کند بعض دیگرش را و اختلافى در آن نیست، پس فرموده (در قرآن کریم س 4 ى 82): این قرآن اگر از جانب غیر خداوند بود (چنانکه کفّار و منافقین عقیده داشتند که از جانب خدا نیست، بلکه بشرى آنرا بیان کرده) هر آینه در آن اختلاف بسیارى مى یافتند (زیرا کلام بشر از جهت لفظ و معنى خالى از خلل و فساد نیست و چون در قرآن اختلافى از قبیل تناقض معنى و تفاوت نظم یافت نشده دلیل بر آنست که آنرا بشر نگفته، پس از جمله این بیانات دانسته شد که رسول اکرم در تبلیغ احکام کوتاهى نکرده و هیچ چیز سبب اختلاف قضات نیست مگر جهل و نادانى ایشان بکتاب خدا، و البتّه چنین اشخاص شایسته حکم دادن نیستند) (6) و ظاهر قرآن کریم شگفت آور و نیکو و باطن آن ژرف و بىپایان است (پس همه کس را اسرار آن بدست نیاید) و عجائب و غرائب (نکات و اسرار) آن پایانى ندارد (هر چند در تحصیل آنها کوشش شود) و تاریکى ها (ى جهل و نادانى و شبهات) رفع نمىگردد مگر بوسیله آن.
درباره این سایت